یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

اگر می توانستم

لو فیی رجع بایدی الوقت لانو شویه

اگر می توانستم با دستانم زمان را باز می گرداندم چراکه این زمان زیادی نیست

نفس المکان ونفس ها الغنّیه

همان جا و این ترانه

وانت وانا کنّا باوّل یوم

همانطور که من و تو در اولین روز بودیم

مشتاقه کانت عینکیک وکلها حنّیه

کاش می توانستم آن روزهایی را باز گردانم که چشمانت دلتنگ شده بودند و پر از مهربانی بودند

تضحک الیّ والعمر یرکض لیا

به من می خندی و به عمرم اضافه میشود؟

وبعید کان بعید یوم اللّوم

و کم می شد روزهایی که خودم را سرزنش می کردم

وین راحوا لفتاتک الملیانی حبّ وغیری

کجاست قلبی که پر از عشق و غیرت بود؟

شو ال غیرک وال کبّرک یازغیری

چه چیزی تو را عوض کرد ؟ و تو را بزرگ کرد؟ای کسی که به نظر من کوچک هستی

شو ال علمّک عالبعد والاحزان

چه چیزی دوری و ناراحتی را به تو آموخت؟

ماارتاحوا عیونی انا من یوم صرت بعیدة

از روزی که از هم دور شدیم چشمانم راحت نیستند

ولاعاد غیرک اید تمسک ایدی

و هیچ دستی به جز دست تو نبود که دستم را بگیرد

ولاعاد یذکر حبنا النسیان

دیگر عشق فراموش شده ما بر سر زبان ها نبود

لو فیی رجع بایدی العمر لانو مرّة

اگه میتوانستم حتی یک بار هم که شده دنیا را به عقب باز می گرداندم

وترجع الی باللیل هاک الغمرة

و شبی همان عشق گذشته ها را باز گردانم

سکّر علیک الورد غل ونام

و تو را گل باران کنم و آسوده به خواب بروم

لو فیی ردّ الحکی وقت اللی کنت تقولی

اگر می توانستم،حرفهای گذشته را که به من می زدی باز می گرداندم

بحبّک انا وعیونک یغنولی

آن زمان که می گفتی دوستت دارم و چشمانت برای من آواز میخواندند

احلى قصیدة ورجع الایام

بهترین اشعار و قصیده ها را برای من میسراییدی،  و روزها را باز می گرداندم...

وین راحوا لفتاتک الملیانی حبّ وغیری

کجاست قلبی که پر از عشق و غیرت بود؟

شو ال غیرک وال کبّرک یازغیری

چه چیزی تو را عوض کرد ؟ و تو را بزرگ کرد؟ای کسی که به نظر من کوچک هستی

شو ال علمک عالبعد والاحزان

چه چیزی دوری و ناراحتی را به تو اموخت؟

ماارتاحوا عیونی انا من یوم صرت بعیدة

از روزی که از هم دور شدیم چشمانم راحت نیستند

ولاعاد غیرک اید تمسک ایدی

و هیچ دستی به جز دست تو نبود که دستم را بگیرد

ولاعاد یذکر حبنا النسیان

دیگر عشق فراموش شده ما بر سر زبان ها نبود

مروان خوری

 آلبوم : قصرالشوق

 

ترجمه ترانه از اینجا

دانلود ترانه 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
رها دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ب.ظ

باید گوشش بدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد