یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

out of frying pan into the fire یا مرحمت فرموده ما را مس کنید

Right stuff ver1.jpg


کلا توی ایران دو نوع آدم داریم:
دسته ی اول زندگی شان به شدت وابسته به اینترنت است.
دسته ی دوم زندگی شان خیلی وابسته به اینرنت نیست.
آقای جهرمی با هدیه ی مجانی کرونایی خود رسما گند زد به زندگی دسته ی اول چون سرعت اینترنت رسیده به زیر آن موقعی که کارت اینترنت دیال آپ می خریدیم و حتی دیگر نمی توانیم پیج اول گوگل رو بازکنیم.
حالا اگر شبی نصفه شبی بیدارشدید و متوجه شدید که سرعت نت بهبود پیدا کرده است بد نیست فیلم جنس درست را دانلود کنید و ببینید. خلاصه ی داستان مربوط است به زمانی که آمریکایی ها تصمیم گرفتند در رقابت را روسها تعدادی خلبان را انتخاب کرده و به عنوان فضانورد تعلیم بدهند تا در مسابقه ی فضایی از روسها عقب نیفتند. نه داستان البته برای من مهم است و نه چیزهای فنی مثل سناریو و فیلم برداری و .
نکته ی جالب این فیلم از دید من در حس همکاری و تیم ورک گروه منتخب خلبان هاست. فیلم نشان می دهد که این افراد از واحدهای مختلف نظامی مانند نیروی دریایی، نیروی هوایی، تفنگداران دریایی و . انتخاب می شوند و به شدت با هم رقابت دارند. اما به محض اینکه گروه نهایی انتخاب می شوند تمام اختلاف ها را کنار می گذارند و پشت همدیگر قرار می گیرند انگار که 20 سال است با همدیگر دوست و همکار هستند. واقعا من نمی دانم این روحیه را غربی ها از کجا آوردند و به مردمشان تزریق کردند؟ کاش یک ده هزارم این روحیه ی همکاری و تعاون را مردم ما داشتند.
خلاصه بجنبید که غفلت موجب پشیمانی است.
پی نوشت: خود چارلز ییگر، اولین کسی که رسما از دیوار صوتی گذشت، در فیلم و در نقش یک ژنرال آمریکایی بازی کرده است.

میان ماه من تا ماه گردون


 http://s6.picofile.com/file/8392045800/%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3_%D9%81%D8%B6%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C.jpg

اصولا برای مردم ایران سخت است که میان رویاهایشان و واقعیت فرق بگذراند. همین که در رویاهایشان ببینند که ایران قهرمان مثلا جام جهانی فوتبال شده است فکر می کنند که الان علی دایی یا علی پروین جام را بالای سر گرفته اند و در حال پیاده شدن از هواپیما هستند. اگر هم ایران قهرمان جام جهانی نشده حتما به خاطر توطئه ی دیگران است. این دیگران هم تعریفی موسع دارد و بسته به مورد از ساواکی و منافق تا بن سلمان و ترامپ تغییر می کند.

حالا یک بنده ی خدایی که به سفرهای فضایی علاقمند بوده برداشته عکسی از یک لباس فضایی با آرم سازمان ناسا گذاشته و توضیح داده که ایران یکی از تولیدکننده های لباس فضایی جهان است. وزیر محترم مخابرات هم که جوانی است مردمی و بالاخره عضوی از جامعه ای ایرانی است و از متن مردم برخواسته و  در مجموع رویاهایی کماکان مشابه با بقیه مردم ایران دارد این ایده را روی هوا زده است: چه بهتر از این. حالا که در دوران پسا برجام هستیم و به حمدالله تمام تحریم ها با قوت بازگشته اند و سرجای خودنشسته اند و برّ و برّ ما را نگاه می کنند لباس فضایی می دوزیم و صادر می کنیم به چین و روسیه. هم ارزآوری می کنیم و هم توی دهان غرب و آمریکا می زنیم.

لذا ایشان دستور داده اند به مسئول روابط عمومشان که یک عکس لباس فضایی کاملا ساخت ایران را در کنار پرچم مقدس جمهوری اسلامی قرار داده عکس بگیرند تا ایشان آن عکس را در توئیتر خود منتشر کنند و هم شادی را به اردوی خودی بیاورند و هم غم را به اردوی دشمن هدیه کنند. اما دریغ که یک مشت مردم بیکار برای این جوان رعنا دست گرفته اند که: ای بابا ! این دیگر چه کسی است؟ این که لباس هالوونین همان مردمی است که شب و روز مرگ بر آنها می گوییم. حتی بعضی بیکارترها رفته بودند در آمازون قیمت لباس را هم درآورده بودند.

خلاصه کرکر خنده راه افتاده بود در فضای مجازی که بیا و ببین. من فرصت نکردم تا به موقع به این خبر واکنش نشان بدهم چرا که سرگرم قضیه ی سقوط هواپیمای اوکراینی و شجاعت فرمانده ی هوافضای سپاه بودم در اعتراف به اشتباه مجموعه ی زیردستشان بودم . همانطور که مستحضر هستید این بزرگوار گردنشان هم از مو باریکتر بود و پس از سه ماه از فرود اجباری هواپیمای مسافربری اوکراینی با سر در بیابانهای اطراف تهران همچنان به صندلی ریاست خود چسبیده اند که اینها هم البته از مزایای داشتن گردن نازک است.

http://s7.picofile.com/file/8392045868/1128197_238.jpg

خلاصه اینکه  قصد داشتم همان موقع که عکس بالا توسط وزیر محترم مخابرات توئیت شد بیایم و با مردمی که ایشان را مسخره کرده بودند دعوا کنم که: نه تنها نباید این بزرگوار را مسخره کنید بلکه باید خداوند را شاکر باشید که وزیر محترم آنقدر رشد عقلی داشته اند که بدانند اصولا انسان در فضا نیاز به لباس و فضایی و . اینها است. چرا؟ چون دو سه سال قبل که باز از یکی از رویاهاشان رونمایی کرده بودند یک کپسول فضایی را در باغ کتاب تهران به نمایش گذاشتند و گفتند که قرار است این کپسول اولین ایرانی (بعد از آن خانم مایه دار که با مایه ی شوهر به فضارفت و البته من حاضر نیستم اسمش را در این مکان مقدس بیاورم) را به فضا ببرد. خوب! که چی! قضیه این است که در آن زمان وزیر محترم مخابرات برداشته بود این بنده ی خدا را با پای بدون جوراب نشانده بود در کپسول. یعنی اینکه وزیر عزیزمان فهمیده که برای فضانوردی لباس فضایی هم لازم است خودش کلی پیشرفت است چون فضانورد قبلی را قرار بود بدون کفش و جوراب بفرستند به فضا. عکسش هم هست. ببینید:

 

http://s6.picofile.com/file/8392045792/2856_617.jpg


پی نوشت: از بزرگورانی که از علوم فضایی سررشته دارند تقاضا می کنم بفرمایند که در این کپسول به چه گونه چفت می شود؟ قفلی، کلیدی، چیزی نمی خواهد؟ شاید هم درش مغناطیسی است مثل در یخچال بسته می شود. خلاصه اینکه زودتر ما را از نادانی دربیاورید لطفا.

http://s7.picofile.com/file/8392045984/capsule_model.jpg


http://s6.picofile.com/file/8392046000/2857_1.jpg