یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی
یاد داشتهای یک کرم کتاب

یاد داشتهای یک کرم کتاب

من همونی هستم که دنبالش نمیگردی

اتوپیای تائو

کشوری کوچک و جمعیتی اندک؛

ماشین دارند اما نیازی به آن احساس نمی کنند.

مرگ را جدی می گیرند و آرزوهای دور و دراز ندارند.

قایق و ارابه دارند، اما سوار نمی شوند.

زره و سلاح دارند اما آنها را بر نمی گیرند.

به جای نوشتن، با چوب خط حساب هایشان را نگاه می دارند.

غذا و لباسشان ساده و خوب، خانه شان امن، و راضی از زندگی.

ده همسایه در دیدرس شان است؛

صدای خروس و پارس سگانشان را می شنوند؛

اما پیر می شوند و می میرند در حالیکه پای از ده خود بیرون نگذاشته اند. 

ترجمه آخرین دفتر تائو ته جینگ

مترجم خودم